درباره وبلاگ


با یاد و نام خدا سلام به همه ی دوستان و کسانی که از وبلاگ ترانه های من دیدن میکنند امیدوارم حالتون همیشه خوب باشه این وبلاگ رسمیه من هست فقط یه خواهشی دارم اینه که بعد از خوندن هر ترانه درموردش نظر بدید. مرسی
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • جی پی اس موتور
  • جی پی اس مخفی خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ رسمی شایان براتی و آدرس shayan-taraneh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 3587
تعداد مطالب : 7
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

كد ماوس


وبلاگ رسمی شایان براتی




بازگشت معشوق

با صدای زنگ در میپرم از خواب
دچار اضطراب و ترس میشم

زیر لب اروم میگم خدایا
کی میتونه باشه این موقعه شب

درو باز میکنم مشکوک و مبهوت
این فرد به یک نفر شبیه

تصویرم فقط خنده و شادیست
داد میزنم که عشق من همینه

تو اغوشت میام و با وجودم
حس میکنم عطر ناب تنت رو

تپش میگیرم وقتی که میذاری
روی لبهام مهر داغ لبت رو

چه خوبه باز هستی همدم من
تو تعبیر کردی رویای من رو

همیشه دعوتی به خونه ی دل
بمون تامین کن فردای من رو

دلت دریاست بعد این همه سال
منه عاشق و بازم یاد کردی

بازگشتی و سال های بی سقفو
از تصویر ذهنم پاک کردی

گرمات خونه رو کرده اتیش
توی سرما و یخبندان این شب

فقط میخوام گرمام از تو باشه
فقط میخوام کنار تو کنم تب


شایان براتی



جمعه 28 تير 1392برچسب:ترانه ی بازگشت معشوق, :: 18:12 ::  نويسنده : شایان براتی

عشق طوفانی

حادثه ی طرد کردن و حادثه ی خیانتت
بازیچه ی دست تو و تدبیر با سیاستت

احساس مغرور بودن و رویایی بی حظور من
بی بال پرواز کردن و غروبیه طلوع من

دریا طوفانی شد و سیلابی مارو بر گرفت
دنیا بدون نفسات. بی رخ چشمات سر گرفت

گلهای یاس و نسترن. پرپر شدن رو جسم سرد
بارونی از نبودنت. رو چشم من اهسته زد

جاری شد روی گونه هام. راه گلوم بغضی بست
همدم من تو لحظه ها. فقط شده یه قاب عکس

شبا تورو تو قاب عکس . مدام نوازش میکنم
کنار دریا میرم و تا صبح نگاهش میکنم

دریا که طوفانی میشه. اسمتو یادم میاره
بارون یاس و خستگی. هنوز از چشمام میباره

میبخشمت با این که تو . خیلی بدی کردی به من
حک میکنم رو ماسه ها . فقط تو بودی عشق من

شایان براتی



جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 18:8 ::  نويسنده : شایان براتی
تنهاترم نکن

از این که میبینی تنهاترم نکن
به یاریم بیا و از دریا ردم بکن

ببرم به جایی که بشه باتو خلوت کنم
تورا به بامن بودن و عشق دعوت کنم

میترسم از این گرگ و میش تنهاترم نکن
لباسی از گرمای وجودت بر تنم بکن

روحم بی تو یخ میزنه در این هوای سرد
دور نشو یک گام ازمن تنهاترم نکن

تنهاترم نکن. تنها مثه کویر
خاکی و غم زده نقش بسته رو زمین

تنهاترم نکن تنها مثه یه اشک
می باره از عمق چشمام میریزه روی فرش

شایان براتی


جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 18:7 ::  نويسنده : شایان براتی

پیرهن تو
یه پیرهن از تو جا مونده پراز عطر گل مریم
که با لمس کردن پیرهن تورو حس میکنم هر دم

در اغوشم .در این خونه .در این دوران تنهایی
فقط پیرهن رو میبوسم .تو هر لحظه و هرباری

چشام میباره از دوریت.بازم دلتنگ تو میشم
کنار پیرهن و یادت .به دور از حس تشویشم

با این که از پیشم رفتی .هنوز قلبم تو دستاته
دلم درگیر عشق تو.دلم تسلییم رویاته

شایان براتی



جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 18:4 ::  نويسنده : شایان براتی
اعتراف

چه گونه میتونم بگذرم از تو
وقتی تو همه لحظه هام اسم توباشه

چه گونه میشه پیداشه کسی که
حرارت نگاهش مثل تو باشه

نمیتونم تورو حتی یه لحظه
در این روزای سخت تنها بذارم

بدون من بدون دستای پر مهرت
نمیشه نمیتونم دووم بیارم

با این که طرد کردی منو اما
هنوزم مرحمی واسه دردامی

حظورت باعث میشه نجات بدی منو
از این دل خستیگی ها و تنهایی

تا وقتی خون تو رگهام میشه جاری
تو عشق اول و اخر من باش

دل من بدجوری وابسته ی توست
نمیذارم که هچیوقت بذاری تنهاش

چگونه میتونم کنم فراموش
اون دستای گرم و مهربونیتو

میخوام اعتراف کنم دنیای منی
میخوام اعترافکنم میمیرم بی تو

شایان براتی
shayan barati آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول


جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 18:3 ::  نويسنده : شایان براتی

فرشته ی نجات من

خداکنه دستای تو از دست من جدا نشه
خدا کنه فکرتو یک لحظه از سرم جدانشه

ما میتونیم تا ابد کنار هم بمونیم
همیشه و هرکجا قدر همو بدونیم

واسه ی وصف نگاهت عمریه سوختم و ساختم
برای بودن با تو همه ی دنیامو باختم

ولی دنیا مهم نیست چون من تورو دارم
خودم تنهام ولی هرگز تورو تنهات نمیذارم

اسیر عشق تو شدم خوبه که درکم میکنی
همه حسودامون میگند روزی تو ترکم میکنی

ولی من باور ندارم چون یه دروغ محضه
تو رهام نمیکنی حتی واسه یه لحظه

خدا واسه نجات من تورو واسم فرستاد
عشق تو بهترین امیدو به زنگیه من داد

تو فرشته ی نجاتی تو روزای سختم
درس دلباختگی رو من باتو یاد گرفتم

همه ی دقایقا فقط تو بودی یار من
تو بودی در همه شب دنبال ردپای من

اومدی پا به پایه من تموم شدن غم های من
این قشنگ و بهترین خاطره هست برای من

شایان براتی



جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 17:57 ::  نويسنده : شایان براتی

 


نفسم

گر گرفته تن من از هرم سوزان تنت

عاشق این لحظه ها ام که میسوزم تو تبت

غرق در اغوشت و داغم ز گرمای وجود
هردو لبریزیم از احساس و گرفتار سکوت

دستام و محکم بگیر تا رویاهام ابی بشه
حظورت تنفسی برای این ماهی بشه

محدود شه نگاهم و خیره بشم به چشم تو
خالی از دلهره ام چه بی نظیره عشق تو

بند بند جمله هام از تو حکایت میکنه
فقط عاشق باشم خودش کفایت میکنه

لبریز از تو بشم دقایقم مال تو شه
همه ی وجود من تسلیم رویای تو شه

هرشب از تو بنویسم یه ترانه و غزل
ممنون از این عشق پاک ممنون از این حس نفسم

  شایان براتی
 

 



جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 17:50 ::  نويسنده : شایان براتی

صفحه قبل 1 صفحه بعد